کسب موفقیت در ضمینه های مختلف از خصوصیات این جوان شهرستان شهربابک است او که بر هر مشکل و کمبودی غلبه کرده و اهالی روستای برفه او را به عنوان جوانی می شناسند که توانسته از بسیاری جهات برای روستای خود مفید باشد.
پس از یک باز ی داغ و پیروزی تیم برفه فرصت را غنیمت دانستیم تا در کنار زمین فوتبال چند سوال از این جوان موفق که به عنوان سرپرست و مربی تیم برفه مشغول به فعالیت است بپرسیم .
شما را به خواندن این گفتگوی دوستانه دعوت می کنیم .
ضمن تبریک به شما برای صعود به مرحله بعدی بازیها لطفا خود را بیشتر معرفی کنید.
به نام خدا من مهدیار قدیری متولد 1357 روستای برفه از توابع شهرستان شهربابک هستم .
آقای قدیری شما از چه زمانی فعالیتهای ورزشی خود را آغاز کردید؟
من از کودکی علاقه ی زیادی به ورزش داشتم اما از حدود 17-18 سالگی فعالیتهای ورزشیم را شروع کردم که بیشتر به دلیل مشکلات جسمی که از ناحیه پا داشتم معطوف به مربیگری شد و البته بطور محدود و در حد سرگرمی هم بازی می کردم از همان زمان علاقه ی من به مربیگری با دیدن فوتبالهای خارجی و مطالعه ی کتابهایی در این زمینه و البته تشویق برخی از دوستان بیشتر و بیشتر شد.البته روستای برفه از سالها پیش صاحب تیم بود ولی من سعی کردم با گرد آورد برخی از جوانان هم سن و سال خود تیمی متحد را شکل دهم.
در این مدت که با تیم برفه بودید چه افتخاراتی کسب کرده اید؟
کسب مقام سومی در لیگ دست دوم شهرستان در سال 82 - قهرمانی لیگ دسته اول در سال 86 - قهرمانی چندین دوره جام نوروزی حصاروئیه ( از جمله در سال گذشته) نایب قهرمانی جام روستایی و عشایری شهرستان در سال 87 - و چندین مقام سوم و چهارمی در لیگ برتر شهرستان شهربابک و مهمتر از همه گرفتن کاپ اخلاق لیگ شهرستان در سال 83 و عنوان بهترین سرپرست لیگ برتر شهربابک در سال 87 .
بسیاری تیم برفه را از همه نظر تیمی منظم و با بازیکنانی منسجم می دانند حتی هواداران این تیم هم جوانانی منظم و با تربیت و خوش اخلاق هستند چگونه این امکان پیش آمده است ؟
به نظر من سالهاست که فرهنگ اربده کشی و بدست آوردن حق با توسل به زور و زدن و بستن به پایان رسیده.حتی من فکر می کنم که همان زمان هم این روش مفید واقع نمیشده چه برسد به حالا.
بازیکنان قدیمی تر با فرهنگ خاص خود بازی می کردند و دوستی و صمیمیت خاصی بین بازیکنان تیمهای مختلف وجود داشت که این امر در نسل جدید کم رنگ شده بود.
ما سعی کردیم که بین بازیکنان نسل جدید اخلاق را مهمترین امر و اولین گزینه قرار دهیم و پس از آن اتحاد بین بازیکنان از اهمیت برخوردار باشد .
یعنی یک نفر برای یاده نفر و یازده نفر برای یک نفر.و همه با هم در شادیها و مشکلات هم شریک باشند .
برای این امر تلاشهای زیادی انجام شده از جمله تامین کردن جوانان روستا تا حد ممکن .از جمله جلب کمکهای مردم روستا و ارگانهای دولتی و دهیاری و شورای روستا بطور مثال چند وقتیست که با اختصاص دادن محلی در روستا جوانان برای تمرینهای کاراته کشتی و پینگ پنگ جمع می شوند .
در کنار این امر برای دور نگهداشتن جوانان از خطر اعتیاد از تجربیات جوانان قدیم و صحبتهای آنهایی که در گذشته بهترین ورزشکارن بوده اند و اعتیاد تاثیرات سوء بسیاری بر زندگی آنها داشته استفاده کرده ایم .
و با افتخار امروز من اعلام می کنم که حتی یک نفر سیگاری در تیم برفه حضور ندارد .
بسیاری برای رشد تیم فوتبال برفه تلاش کرده اند و یکی از آنها آقای دکتر زین الدینی می باشد که پس از سالها همچنان یکی از بازیکنان این تیم است وه عنوان یکی از اسپانسرهای تیم کمکهای زیادی به ما کرده مایت شورا و دهیاری و اهالی روستا باعث شده که تیم برفه حد اقل 5 دست لباس فوتبال کامل داشته باشد .
همچنین برای فوتسال برای بچه های تیم سالن کرایه کرده ایم و تصمیم داریم
در تابستان پیش رو بچه های تیم را به یک اردوی تفرحی ورزشی به شیراز ببریم و چند بازی تدارکاتی با تیمهای استان فارس داشته باشیم .
تجربه و سفارشا ن ن برای برقراری نظم در بازی چیست ؟همیشه گفته ام که سرپرست تیم در برقرای نظم تیم نقش کلیدی دارد و همه چیز به او بستگی دارد . من قاطعیت در مربیگریم را یک اصل می دانم به طور مثال حتی با دکتر زین الدینی و چند تن دیگر از بازیکنان تیم که سن و سال و تجربه شان از من هم بیشتر است با قاطعیت برخورد می کنم .
از سوی دیگر به نظر من احترام متقابل یک شرط واجب است یعنی اگر مربی به بازیکن احترام قائل شود احترام خواهد دید به موقع باید بازیکن را تنبیه کرد و به موقع تشویق چرا که بازیکن توسری خور به درد هیچ تیمی نمی خورد .
چطور است که برخی سرپرستان می گویند ما نمی توانیم هواداران و یا حتی بازیکنان خود را کنترل کنیم؟من فکر میکنم که این دسته از مربیان و یا سرپرستان نتیجه گرا هستند و بیشتر برایشان برد تیم اهمیت دارد درصورتی که نتیجه ی برد و باخت نتیجه ی نهایی نیست . بلکه نتیجه ی ورزش سلامتی جسم و روح است و اگر این ورزش روح و اخلاق ما و اطرافیانمان را خراب کند هیچ نتیجه ای نداشته حتی اگر ما برنده ی میدان باشیم .
نظر کای شما درباره ی برگزاری جامهای روستایی چیست ؟به نظر من برگزاری اینگونه جامها کمک بسیاری در شناسایی بازیکنان با استعداد دارد و از این طریق فرصتی پیش می آید تا آنها که امکان بازی در لیگهای شهرستان را ندارند بتوانند تواناییهای خود را نشان دهند.
از خصوصیات اصلی جامهای روستایی فضای دوستانه ی آنها است زیرا در این فضا همه یکدیگر را می شناسند همه بچه های زحمت کش روستایی و از یک سطح اجتماعی برابر هستند .
نظرتان درباره ی جام نوروزی حصاروئیه چیست ؟به نظر من لیگ حصاروئیه از هر نظر عالیست و این با تلاش بی وقفه ی بچه های هیئت برگزاری جام است که ما به چشم خود شاهد آن هستیم .و خوشبختانه هیچ گونه کمبودی از نظر امکانات و تیم داوری و نظم بازیها دیده نمیشود .
من که در بسیاری از لیگهای شهرستان حضور داشته ام هیچکدام را به نظم ترتیب جام نوروزی حصاروئیه ندیده ام .
و تنها انتقاد من در نحوه ی گزینش بازیکنان تیمها است که بدینوسیله در حق برخی تیمها اجهاف شده و در این میان تیم فوتبال روستای حصاروئیه از مظلومترینها بوده که به نظر من نباید شرایط طوری تنظیم شود که تیم میزبان بیشتر از دیگران ضرر کند .
من فکر می کنم باید شرط حضور بازیکن در هر تیم سکونت وی در روستای مورد نظر باشد .البته به استثنای تیم میزبانکه ما محدودیتهای جذب بازیکن برای این تیم را خوب می دانیم .
به نظر شما دلایل حذف زود هنگام تیم حصاروئیه چه بود ؟ اول اینکه حصاروئیه در گروه سختی قرار داشت دوم اینکه حصاروئیه مظلوم واقع شد و از مزایای میزبانی خود به خوبی استفاده نکرده سوم اینکه بازیکنان تیم حصاروئیه از قدرت بدنی خوبی برخوردار نیستند و تمرین کافی برای آمادگی حضور در بازیهای اینچنینی ندارند .
من از همینجا اعلام می کنم که ما پذیراری بازیکنان تیم حصاروئیه در تمرینهای تیم برفه در سال 88 هستیم .
با آرزوی موفقیت شما و تیم برفه در جام نوروزی حصاروئیه همچنین در تمامی مسابقات ورزشی پیش رو
با درود به همه! به ویژه آقای مهدیار!
من از سالها پیش(شاید ۱۳۷۰) در یک دفتر حساب و مشتری با نام ایشان آشنا شده بودم و زیاد به نام مهدیار قدیری برمیخوردم !!
تا اینکه ساله ۱۳۷۵ هنگامیکه برای تعطیلات نوروزی باز به شهربابک آمده بودم دیداری با توررج جان داشتیم و از ورزش و جوانان هم گپ زدیم و با وی هم رای شدیم که نیاز است دوباره این بازیها را در روزهای یادماندنی نوروز از سر گیریم! اما ابن بار با برنامه ریزی و از همه روستاهای اطراف در جام باشند.
من به تورج گفتم شما لطف کن و هماهنگی ها را در حصارو انجام ده و من از هر روستا یک نماینده به حصارو می آورم و یک روز پسین هنگام ماشین نادر یعقوبی شریک آباد را قرض گرفتم و از شریک أباد نادر افخمی و از رومنی منوچهر اله دینی و از اشکور و ساراب نزار عطاالهی را یه نمایندگی از تیمها برداشتیم و طبق قرار قبلی به خانه آقایان فاطمی مقدم رفتیم و آنجا نخستین بار با حسن فاطمی مقدم هم آشنا شدم و برنامه بازیها را در خانه آنها ریختیم و سری هم به زمین فوتبال حصارو زدیم و چند روز بعد بازیها آغاز شد.
.........بگذریم از بقیه ماجراها که روز نخست بازیها بود که دیدم این آقای مهدیار با یک موتور ایژ آمد کنار زمین و یک راست آمد پیش حسن فاطمی و از وی می خواست که در بازیها تیم برفه را هم راه بدهند(به گفته ما شهربابکیها تیم برفه را هم بال بدهند). ولی به نظر راهی وجود نداشت و حسن به هیچ و جه بال نمی داد!. راستش من یکی از این ماجرا خوشحال نبودم و با خود می گفتم این دوست که از برفه با یک شوقی آمده چرا نتواند در بازیهای ما بال باشه! مگر چی می شه اگر می آمد ولی بعد با خود آرزو کردم که ای کاش سالهای آینده این همشهری هم بتواند تیم برفه را هم زودتر به بازیها بیاورد تا......
این نخستین بار بود که با بر و بچه های حصارو آشنا می شدم و هر چند کوتاه آنجا در حصارو بودیم ولی بهانه ای می شد برای آشنایی با بچه های دیگر روستا ها و گسترش دوستیها که همچنان به یاری خرد و اندیشه پابرجاست!
یکی از افراد همین مهدیار بود که وی را آنجا دیدم و لی هر
چند زمان کمی بود این گونه به نظر می رسید که آدم بسیار جدی و علاقمند به فوتبال و جوانان برفه است. من خوشحالم
که امروز دوستانی مانند مهدیار به جام نوروزی پیوند خورده اند!
و آفربن بر پشتکار این گونه جوانان که پل های دوستی را هر چه استوار تر می گردانند!
برای ما شدن و بالا بردن فرهنگ نیاز به همین کارهای گروهی داریم! و از همین جاها سازندگی آغاز می شود.
پیروز باشید!
با درود به دوست خوبم اقا مسعود که از این طریق برای اولین بار بعد از مدتی می توانم احوالی از شما بپرسم. بله این موضوعی که شما اشاره میکنید در سالی بوده که شاید شش هفت سال از عمر این جام می گذشته و تیم برفه در دورهای قبل یکی از تیم های اصلی جام بوده و ان سال بعلت تکمیل شدن تیمهای جام از پذیرش تیم برفه معذور بودیم(البوم خاطرات گواه این ما جرا ست)و بند همیشه مخالف طبق بندی تیمها بر اساس مذ هب ا قوم و نژاد بوده و هستم و اصل جام نوروزی حصاروئیه بر این پایه بوده و هست ولی متا سفانه امسا ل بعضی تیم ها این اصول را رعایت نکردن(اسبرق-مهراباد)و بیشتر سعی کردن خودشان را از بقیه جدا کنند و به سوی یک گرایشی خاص بروند که تا اندازای برای این جام مشکل ساز هم بوده. و همچنین در ان سالی که شما اشاره میکنید بنده و سید علی و داود فا طمی از بازیکنان تیم با شگاهی تیم بویم(حدود ده سال برای تیم برفه بازی کردم)پس مذهب نمی تواند دلیل شرکت نکردن تیم برفه در ان سال باشد با تو جه به این که بچه های بر فه چه ار نظر تیمی و چه از نظر تماشاگر در این جام همیشه الگو بود اند و تیم برفه در کنار تیم حصاروئیه خانه من است. با ارزوی سربلندی و موفقیت شما دوست عزیز حصا روئی تبار
سلام و خسته نباشید.
مصاحبه بسیار جالبی بود. ممنون و متشکر از تلاشهای بی وقفه دوستان
موفق و موید باشید
این آقای مسعود الله دینی به نظر می رسد یک جای کار را از یاد برده و آن اینکه تیم برفه از تیم هایی بوده که همیشه در جام نوروزی حصارو حاضر بوده ( به تاریخچه فوتبال حصارو نگاه کنید ) مگر در وقت خاصی که مربوط به دوران جوانی سب بلاتر بوده باشد که در حصاروییه جامی نبوده .